سه‌شنبه، اسفند ۲۹، ۱۳۸۵


تقدیم به بهارکه دوستش دارم
عشق یعنی دل تپیدن بهر دوست
عشق یعنی جان من قربان اوست
عشق یعنی شب نخفتن تا سحر
عشق یعنی سجده ها با چشم تر
عشق یعنی سوختن یا ساختن
عشق یعنی زندگی را باختن
عشق یعنی انتظار و انتظار
عشق یعنی هر چه بینی عکس یار
عشق یعنی یک تبسم یک نگاه
عشق یعنی تکیه گاه و جان پناه
عشق یعنی ، زندگي در يك بهشت
عشق يعني ، انتهاي سر نوشت
عشق یعنی ، قطره اشك صدف
مستي و رقص سماواتي دف
عشق یعنی ، گريه ي چشم خمار
بوسه هاي مهر بر لبهای يار
عشق یعنی ، شور آتش در نفس
ضجه هاي زندگي كنج قفس
عشق یعنی ، موج بر درياي مهر

نور لبخند ستاره در سپهر
عشق یعنی ، شمع دل افروختن
همچو پروانه در آتش سوختن
عشق یعنی ، معرفت يعني شعور
عشق یعنی ، اشك خونين در ميان چشم كور
عشق یعنی ، علت آوارگي
بي ريا بودن ، صفا و سادگي
عشق یعنی ، اسب وحشي بي سوار
عشق یعنی ، همچو مجنون در گريز از روزگار

عشق یعنی ، سينه اي آغوش راز
عشق يعني آنچه بر هر كس نياز